مفهوم اختلال شخصیت،پایان نامه شیوع اختلالات شخصیت
دانشمندان علوم اجتماعی دریافتهاند که ،مردم زیبایی ظاهری را با ویژگیهای شخصیتی پسندیده هم چون شایستگی و پذیرش اجتماعی، ربط میدهند (اسمیت[1] و مک کی[2]، 2000). از آنجا که جراحیهای زیبایی، برای تغییر ظاهر افراد و افزایش خشنودی و بهبود اعتماد به نفس آنها انجام میشود، جراحی زیبایی را میتوان پیامد یک الگوی روان شناختی معین دانست. گفتنی است درباره وضعیت روانشناختی افرادی که درصدد جراحی بر میآیند، یا تغییرات روانشناختی که به دنبال آن چنین تصمیمی گرفته میشود، اطلاع کمی در دست است. بیشتر پژوهشهای که از روش مصاحبه استفاده کرده اند، آسیب شناسی روانی درخور توجهی را در متقاضیان جراحی زیبایی گزارش نمودهاند (نزدیک به 70 درصد). بیشتر آنها مبتلا به افسردگی نوروتیک و شخصیت منفعل-پرخاشگر گزارش شدهاند (ادگرتون[3]، جاکوبسون[4] و مایر[5]،1960، به نقل از سارور[6]، ودان[7] و پرتشاک[8]، 1998). این ویژگیهای آسیب شناختی در بررسیهای دیگر نیز تکرار شدهاند (وب[9]، 1965، مارکوس[10]، 1984، بیل[11] و لیسپر[12]، 1980، ادگرتون، لانگمن[13] و پروزینسکی[14]، 1990).
در سال 1994 انجمن جراحی پلاستیک و ترمیمی آمریکا گزارش داد که، اعضای آن بیش از 390000 جراحی زیبایی از جمله لیپوساکشن[15] (برداشتن چربی از نواحی مختلف بدن)، بزرگ کردن پستان، جراحی بینی و کشیدن صورت انجام دادهاند (سارور، وادن و پرتشاک، 1998). با توجه به اینکه پژوهش درباره ویژگیهای روانپزشکی مراجعه کنندگان برای جراحی زیبایی بسیار اندک است و بیشتر شامل گزارشهای بالینی میشود و با توجه به شمار بسیار زیاد جراحیهایی که سالیانه انجام میگیرد و پیامدهای روان شناختی آن، انجام پژوهش در این زمینه ضروری به نظر میرسد. ارزش یابی های روانپزشکی بر روی کسانی که خواهان جراحی زیبایی بودند نخستین بار در دهههای 1940 و 1950 گزارش شدند. این گزارشها بیشتر بازتاب دهنده گرایشهای روانکاوی در روانپزشکی آمریکا بودند و این افراد را روان نژند و یا خودشیفته میپنداشتند (هیل[16] و سیلور[17]، 1950). در دهههای 1970 و 1980 ارزیابیهای روان شناختی پیش از جراحی زیبایی بیماران و پس از آن مورد توجه قرار گرفت. پژوهشهایی که به بررسی وضعیت روانشناختی پیش از جراحی زیبایی پرداختهاند، یا به مصاحبه بالینی بسنده کرده و یا مقیاسهای روانشناختی برای ارزیابی آسیب شناسی روانی بهره بردهاند ،آسیب شناسی روانی چشمگیری را در بیماران جراحی زیبایی گزارش نمودهاند. در گروهی از افراد که داوطلب کشیدن صورت (وب و همکاران، 1965 به نقل از سارور و همکاران، 1998) درخواست کننده جراحی بینی (مارکوس، 1984، میر و همکاران 1960، رابین[18] و همکاران، 1988، به نقل از سارور و همکاران، 1998، جروم[19]، 1992)، داوطلب بزرگ کردن پستان (ییل و لیپر، 1980، اوهلسون[20]، پونتن[21] و همبرت[22]، 1978، کونولی[23] و گیبسون[24]، 1978) و داوطلب جراحی تغییر اندازه صورت و شکل جمجمه (ادگرتون، لانگمن و پروزینسکس، 1990) ویژگیهای آسیب شناختی یکسانی گزارش شده است. با وجود این، نارساییهای روش شناختی از جمله ابهام در چگونگی مصاحبههای بالینی، به کار نبردن ملاکهای تشخیصی یکسان و نبود گروه گواه یا مقایسه در بررسیهای گذشته، تعمیم یافتهها را محدود میکند.
[1] Smith
[2] Mackie
[3] Edgerton
[4] meyer
[5] Jackobson
[6]Sarwer
[7] Wadden
[8] Pertsch
[9] Webb
[10] Marcus
[11] Beale
[12] Lisper
[13] Langman
[14] Pruzinsky
[15]Liposuction
[16] Hill
[17] Silver
[18] Robin
[19] Jerome
[20] Ohlson
[21] Ponten
[22] Hambert
[23] Connolly
[24] Gibson
مطالعه میزان شیوع اختلالات شخصیت در متقاضیان جراحی زیبایی بینی و مقایسه آن با دیگر جراحی های مختلف زیبایی
- ۹۹/۱۲/۲۴